حضرت زکریا(ع)
معنای اسم:زکریا= در زبان عبری به معنای کسی که خدا او را یاد می کند
پدر:برخیاء
ظهور:۵۵۰۰ سال بعد از هبوط ادم
مدت عمر :۱۱۵ سال
بعثت:در فلسطین مبعوث شد
محل دفن:ان حضرت در بیت المقدس مدفون است
بروایتی نسب ان پیامبر:زکریابن برخیاء بن شوبن نحراییل بن سهلون بن ارسوابن شویل بن یعود بن موسی بن عمران بود
تعداد فرزندان:ان حضرت فرزندی بنام یحیی داشت.
مختصری از زند گینامه:
حضرت زکریا بیشتر اوقات خود را به عبادت حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید، تا اینکه به دستور پادشاه جبار ان زمان ،فرزندش یحیی را به قتل رساندند و حضرت زکریا نیز مورد تعقیب حکومت قرار گرفت. زکریا از شهر خارج شد و در یکی از باغهای اطراف بیت المقدس در میان درختی پنهان کردید. مامورین شاه به راهنمایی شیطان کنار درخت امده و ان را با اره به دو نیم کرده و بدین ترتیب حضرت زکریای پیامبر نیز به دو نیم شد (ا... اعلم).
فهرست سورههایی که در ان نام زکریا ذکر شده:ال عمران- انعام- مریم- انبیاء.
حضرت زکریا فرزند برخیا از پیامبران بنی اسراییل بود که در فلسطین به پیامبری مبعوث شد. وی کفالت مریم دختر عمران را بر عهده داشت و در پیری صاحب فرزندی به نام یحیی شد که او نیز از پیامبران هم عصر حضرت عیسی(ع) بود.
زَکَریا (عبری: זְכַרְיָה)، در زبان عبری به معنای کسی است که خدا او را یاد می کند. حضرت زکریا از نوادگان حضرت موسی بود. نسب وی را چنین ذکر کرده اند: زکریا بن برخیاء بن شو بن نحراییل بن سهلون بن ارسوابن شویل بن یعود بن موسی بن عمران. مسیحیان و مسلمانان معتقد به پیامبری زکریا هستند امّا یهودیان پیامبری او را انکار می کنند. نام زکریا در انجیل لوقا و انجیل های غنوصی و نیز در سوره مریم، آل عمران، انعام و انبیاء در قرآن ذکر شده است.
حضرت زکریا در دوران پادشاهی هیرودیس، از کاهنان معبد سلیمان در اورشلیم به شمار می رفت. زکریا خواهر زادهٔهمسرش، مریم دختر عمران را تحت کفالت گرفت. بنا به روایت قرآن، بر سر کفالت مریم بین کاهنان نزاع شد و قلم-ها را بر آب افکندند. قلم زکریا بر آب ماند و قلم دیگر کاهنان به زیر آب فرو رفت. زکریا خانه ای در بلندترین جای معبد، برای مریم ساخت و همواره او را تحت نظر داشت. بنا بر قرآن، یک بار وقتی زکریا بر محراب عبادت مریم وارد شد نزد او میوه هایی به غیرفصل یافت و چون می دانست که کسی برای مریم میوه نمی آورد، گمان کرد که این میوه-ها میوه-های دنیایی نیستند. هر چقدر تفحص کرد، نتوانست بفهمد این میوه ها از کجاست. وقتی از مریم پرسید این ها از کجا برای تو آمده است، مریم پاسخ گفت: «این از رحمت پروردگار من است، او به هر کس که بخواهد بی حساب روزی می بخشد»
بر اساس روایت انجیل، زکریا با زنی از نسل هارون به نام الیزابت یا الیصابات ازدواج کرد. همسر زکرِیا نازای بود و زکریا که خود از نودسالگی گذشته بود، به عموزاده-هایش در معبد سلیمان اعتماد نداشت. طبق روایات، یک بار وقتی نوبت زکریا بود که وارد قدس شده در آن جا خدمت کند، او نزد خداوند دعا کرد تا خداوند به وی جانشینی شایسته عطا کند که وارث او و خاندان یعقوب باشد. مسلمانان و مسیحیان، اعتقاد دارند، که جبرئیل فرشته ی وحی، بر او نازل شده، او را به فرزندی به اسم یحیی بشارت داد و به نشانهٔاین بشارت، زکریا تا سه روز نمی-توانست سخن بگوید. زکریا از محراب عبادت خارج شد و نزد قوم خود آمد و به آنان فهماند که روز و شب تسبیح بگویند. بر اساس انجیل لوقا، وقتی خواستند فرزندش را به اسم خود او زکریا نام نهند، تخته-ای خواست و روی آن اسم یحیی را نوشت که اسمی بی-سابقه بود.
شهادت زکریا(ع)
حضرت زکریا بیشتر اوقات خود را به عبادت حق تعالی و موعظه و اندرز بندگان خدا می گذرانید، تا اینکه به دستور پادشاه آن زمان، فرزندش یحیی را به قتل رساندند و حضرت زکریا نیز مورد تعقیب حکومت قرار گرفت. زکریا از شهر خارج شد و در یکی از باغ های اطراف بیت المقدس در میان درختی پنهان کردید. مامورین شاه به راهنمایی شیطان کنار درخت آمده و آن را با اره به دو نیم کرده و بدین ترتیب حضرت زکریای پیامبر نیز به دو نیم شد.
عمر وی را 115 سال ذکر کرده اند. حضرت زکریا در بیت المقدس مدفون است.
منابع
1. عاطف الزین، سمیح، داستان پیامبران علیهم السلام در قرآن، ترجمه علی چراغی، اول، تهران: ذکر،1380
معبد، در جایى بلند بر دامنه تپه اى نیمه سنگى و نیمه خاکى در بیت المقدس قرار داشت . آنجا جاى عبادت صالحان و مؤ منان بنى اسرائیل بود که از زمان موسى تا آن روزگار در آن به عبادت مى پرداختند.
در آن زمان ، هیرودیس یهودى بر فلسطین حکومت مى کرد. او اگر چه از بنى اسرائیل بود، اما جز به حکومت خود نمى اندیشید و مردم ، عبادت راتین خدا و دین واقعى را در دیرها و معابد مى جستند.
نبى خدا زکریا نیز بخشى از ساعات شب و روز را در آن معبد مى گذرانید. اما پیامبران هر چند هم در روزگار جباران باشند، پیوندشان را با مردم از دست نمى دهند.
زکریا، با آنکه نود سال از عمرش مى گذشت ، بیشتر اوقات را در مغازه خود در شهر مى گذرانید تا هم روزى خود و همسرش را به دست آورد و هم در میان مردم باشد. او سخت مورد احترام و توجه مردم بود، زیرا از دانش و حکمت و فضیلت برخوردار بود و ایشان را در امور سیاسى و اجتماعى و دینى راهنمایى مى کرد.
زکریاى پیر، تا به معبد برسد، حسابى به نفس نفس افتاده بود، به ویژه که غذایى نیز با خود داشت که حمل آن براى پیرمردى چون او دشوار به نظر مى رسید. او غذا را براى مریم مى برد. مادر مریم او را براى خدمت به دیر، به آنجا فرستاده و زکریا اطعام او را به عهده گرفته بود تا مجبور نباشد عبادت و خدمت خود را ترک کند. اما هنگامى که به محراب مریم رسید، دید که در کنار او غذا و میوه هاى تابستانى تازه قرار دارد. در شگفتى ماند و از او پرسید:
- دخترم مریم ! تو که از دیر بیرون نرفته اى ، رفته اى ؟
- نه .
- پس این غذاها و میوه ها را چه کسى براى تو آورده است ؟
به خصوص این میوه ها را که در این فصل پیدا نمى شود؟!
- خداى مهربان ، که همه عالم و تمام باغستانهاى جهان و درختان و میوه ها را خود او آفریده است . به امر پروردگار توانا هر روز، بى آنکه من خواسته باشم ، غذاى من کنار من قرار مى گیرد.
زکریا که خود پیمبر بود از پاکى و قداست آن دختر و قرب او نزد خداوند بسیار شادمان شد. و چون هیچ گاه خداوند به او فرزندى عطا نکرده بود، از دلش گذشت که او نیز از خداوند توانا بخواهد تا به او و همسر پیرش فرزندى عطا کند.
پروردگار مهربان دعاى زکریا را استجابت فرممود و به او مژده داد:
- ما به تو بشارت مى دهیم به پسرى که نام او یحیى است و هرگز کسى پیش از او بدین اسم نامیده نشده است .
- پروردگارا، نشانه این رحمت چیست ؟
- نشانه آن است که سه روز سخن گفتن نتوانى و در آن سه روز با اشاره سخن خواهى گفت .
یحیى به دنیا آمد و از همان اوان کودکى به مقام پیامبرى رسید. او از تورات و احکام آن بیش از هر کس در زمان خود آگاهى داشت و بر اساس آن ، امور مزدم را اداره و امر به معروف و نهى از منکر مى کرد.
او پیامبرى است که خداوند در قرآن مکرم در مورد او فرموده است :
(درود بر او، هنگامى که به دنیا چشم گشود و هنگامى که از آن چشم فرو بست و آن هنگام که دوباره زنده خواهد شد)